نکته نگار

توجه ائمه (ع) به اسوه بودنشان در رفتار

توجه ائمه (ع) به اسوه بودنشان در رفتار
بر اساس روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده ، ایشان تصریح کرده اند که ائمه در رفتار خود به اسوه بودنشان و الگو گیری دیگران از رفتارشان توجه دارند و از این رو مراقبند رفتارهایشان کاملا با شریعت سازگار و مطابق باشد مثلا اگر روزه گرفتن آنان در یک روز معمولی یا ویژه مثل عرفه باعث شود دیگران فکر کنند روزه گرفتن در این روز لازم است از این کار خوداری می کنند تا سنت و رسم نشود . چرا که توجه دارند رفتارشان ملاک و حجت قوانیین  شریعت تلقی می شود . متن و ترجمه  این روایت در ذیل می آید و سپس به نکاتی که از این حدیث بر می آید خواهیم پرداخت .
شیخ صدوق این روایت را در کتاب  من‏لایحضره‏الفقیه و کتاب علل الشرایع آورده است . ما روایت را از من لایحضره الفقیه نقل می کنیم ؛ 
من‏لایحضره‏الفقیه :   وَ رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُغِیرَةِ عَنْ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:  أَوْصَى رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى عَلِیٍّ ع وَحْدَهُ وَ أَوْصَى عَلِیٌّ ع إِلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ‏ ع جَمِیعاً وَ کَانَ الْحَسَنُ ع إِمَامَهُ فَدَخَلَ رَجُلٌ یَوْمَ عَرَفَةَ عَلَى الْحَسَنِ ع وَ هُوَ یَتَغَدَّى وَ الْحُسَیْنُ ع صَائِمٌ ثُمَّ جَاءَ بَعْدَ مَا قُبِضَ الْحَسَنُ ع فَدَخَلَ عَلَى الْحُسَیْنِ ع یَوْمَ عَرَفَةَ وَ هُوَ یَتَغَدَّى وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع صَائِمٌ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ إِنِّی دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ ع وَ هُوَ یَتَغَدَّى وَ أَنْتَ صَائِمٌ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ مُفْطِرٌ فَقَالَ :  إِنَّ الْحَسَنَ ع کَانَ إِمَاماً فَأَفْطَرَ لِئَلَّا یُتَّخَذَ صَوْمُهُ سُنَّةً وَ لِیَتَأَسَّى بِهِ النَّاسُ فَلَمَّا أَنْ قُبِضَ کُنْتُ أَنَا الْإِمَامَ فَأَرَدْتُ أَنْ لَا یُتَّخَذَ صَوْمِی سُنَّةً فَیَتَأَسَّى النَّاسُ بِی .
امام صادق (ع) می فرمایند : پیامبر (ص) حضرت علی (ع )را  وصی خود قرار داد و ایشان نیز حسن و حسین (علیهما السلام ) را ، وصی خود قرار داد . از این رو در دوره پس از حضرت علی (ع) ،  امام حسن مجتبی (ع )برای امام حسین (ع) نیز امام بود . در روز عرفه یکی از سالهای دوران امامت امام حسن مجتبی (ع) ،  فردی نزد ایشان آمد و دید ایشان غذا می خورند و در همان حال متوجه شد برادرشان امام حسین (ع) روزه هستند . همین شخص پس از رحلت امام مجتبی (ع) و در دوره امامت امام حسین (ع) در روز عرفه ی دیگری نزد امام حسین آمد و دید این بار ایشان غذا می خورند و امام سجاد(ع) روزه اند . وی تعجب کرد و از امام حسین پرسید سالها قبل و در زمان حیات امام حسن مجتبی ،  روز عرفه نزد شما آمدم و دیدم ایشان روزه نگرفته اند ولی شما روزه بودید و الان که نزد شما آمده ام می بینم این بار شما روزه نیستید . امام حسین (ع) در پاسخ فرمودند : در آن دوران امام حسن (ع) امام بود و از این رو روزه نمی گرفت تا سنت و رسم نشود و تا دیگران از ایشان تبعیت نکنند {وگمان نکنند روزه این روز لازم است} وقتی ایشان از دنیا رفتند من امام شدم لذا روزه نمی گیرم تا سنت و رسم نشود و مردم {به خیال این که روزه این روز لازم است }از من پیروی نکنند.
 آدرس : من‏لایحضره‏الفقیه ج 2 ص 87 ح   1810 ،علل الشرائع ، شیخ صدوق : ج  2 / 386 ح 1 ، إقبال‏الأعمال ، سید بن طاووس ج 2ص 59 .
نکات این حدیث
1 . حجت شرعی بودن رفتار امامان ، از دوران شروع امامت آغاز می شود . پیش از این دوران ، آنان معصوم هستند و از خطا و گناه مصون ، اما این بدان معنا نیست که رفتارشان به عنوان حجت شرعی و ملاک در رفتار باشد . یعنی درست است که رفتارشان مخالف شریعت نیست اما از سوی دیگر به عنوان قانون شریعت نیز قابل الگوگیری نیست .
2 . براساس این حدیث تمام رفتارهای امامان پس از امامتشان , مانند قولشان حجت است .
3 . ائمه به الگو بودن رفتارشان در دوران امامت  توجه داشته اند . از این رو در رفتار ، بسان قانون گویای شریعت عمل می کنند .
4. همچنین این روایت بیانگر این نکته است که از دوران امامت حسنین علیهما السلام ،  الگو بودن امام و رفتارش در اندیشه شیعیان بوده است . این روایت به پیشینه ی تشیع اشاره دارد  و اینکه امام در کنار امامت سیاسی بر اساس نص ، از جایگاه حجت بودن در شریعت نیز برخوردار است . این بدان معناست که جوهره اصلی اندیشه ی تشیع از قبل وجود داشته است . اما شرایط بحرانی و حساس پس از پیامبر (ص) و شرایط سخت ِشیعیان در دوران حاکمیت بنی امیه ، تبیین بیشتر و ترویج این جوهره را به تاخیر انداخته است . امام باقر و امام صادق علیه السلام با بهتر شدن شرایط سیاسی و کاهش فشارها ، توانستند به تبیین باورهای اسلام ناب محمدی یعنی همان تفکر شیعی  بپردازند و در ترویج و گسترش آن توفیق یابند . همین مسئله باعث شده  چنین گمان رود که تا این زمان , چنین نگاهی به ائمه وجود نداشته است و از زمان صادقین (ع)به  بعد شروع شده است . گفتنی است  نویسندگان سنی تلاش دارند تفکر شیعی را انشعابی از اسلام قلمداد کنند به این اعتبار که سنیان اکثریت و شیعیان اقلیت را دارند و نتیجه می گیرند که اصل با تفکر سنی است و تفکر شیعی انشعابی از آن است .آنان بر این اساس شیعیان را به تشیع مذهبی و سیاسی و حب‍ی تقسیم می کنند  و  اصطلاح تشیع مذهبی را برای شیعیانی که اعتقاد به امامت ائمه در رهبری سیاسی و مذهبی دارند اطلاق می کنند (مانند شیعیان دوازده امامی) . از این رو این اصطلاح در مقابل تشیع سیاسی که اعتقاد داشتند ائمه  به عنوان علوی بودن شایسته خلافت هستند ، قرار دارد همچنین اصطلاح تشیع حبی به کسانی اطلاق می شود که صرفا دوستدار ائمه هستند و اعتقادی به امامت آنها ندارند .
  5 . دوره حسنین (ع) با مظلومیت مضاعف آن بزرگواران همراه بود و ایشان شدیدا از سوی دستگاه حکومتی معاویه بایکوت می شدند چنانکه امویان با شیعیان نیز سخت برخورد می کردند اما این روایت نشان دهنده آن است که شیعیان و پیروان اسلام ناب محمدی تلاش می کردند از فرصت ایام حج که اختلاط حاجیان زیاد بوده ، استفاده کنند و با امام خود دیدار داشته باشند .
6 . امام در در دوران امامتش به اعتبار جایگاه امامت شخصیت دیگری دارد (شخصیت حقوقی ) و لازم است مصالح شخصیت نوین را بر شخصیت حقیقی ترجیح دهد . چنانکه امام حسین (ع) در دورانی که امام نبودند همانند باقی مردم به فکر اعمال مستحبی و به دست آوردن ثواب روزه ی روز عرفه بودند اما وقتی امام شدند به خاطر آنکه مردم فکر نکنند روزه ی این روز لازم است از گرفتن روزه و تحصیل ثواب خودداری کردند .





در این وبلاگ
در کل اینترنت